بریدهای از کتاب توریست اتفاقی اثر آن تایلر
1403/10/4
صفحۀ 25
گاهی در طول سفر چشمهایش رو میبست، نفسش را در سینه حبس میکرد و تصور میکرد دو دستی به زندگی خودش که برایش عزیز بود، چسبیده است.
گاهی در طول سفر چشمهایش رو میبست، نفسش را در سینه حبس میکرد و تصور میکرد دو دستی به زندگی خودش که برایش عزیز بود، چسبیده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.