بریده‌ای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری

Kimiya

Kimiya

1403/12/25

بریدۀ کتاب

صفحۀ 83

شازده کوچولو گفت : یـواش یـواش دارم منظـورت رو مـی فهمم . یـه گل هست که فـکر میکنمـ رامم کـرده . 🥀 روباه گفت : ممکـنه توی زمـین همهـ چیز پیـدا بشه . 🐾 شازده کوچولو آهـی کشید و گفـت : اما اونیـ که من میـگم ، توی زمیـن نیسـت ! 🙃

شازده کوچولو گفت : یـواش یـواش دارم منظـورت رو مـی فهمم . یـه گل هست که فـکر میکنمـ رامم کـرده . 🥀 روباه گفت : ممکـنه توی زمـین همهـ چیز پیـدا بشه . 🐾 شازده کوچولو آهـی کشید و گفـت : اما اونیـ که من میـگم ، توی زمیـن نیسـت ! 🙃

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.