بریدهای از کتاب قهرمانان المپ: قهرمان گمشده اثر ریک ریوردان
1404/6/11
صفحۀ 282
« میدانست توضیح بهتری به دوستانش بدهکار بود اما صحبت کردن برایش خیلی سخت بود. خودش هم احساسی شبیه به ماشینی شکسته داشت- انگار کسی قسمتی از او را جدا کرده بود و دیگر کامل نمیشد. شاید حرکت میکرد، شاید حرف میزد، شاید به راهش ادامه میداد و کارش را میکرد. اما برای همیشه نامتعادل شده بود، هرگز مثل قبل نمیشد»
« میدانست توضیح بهتری به دوستانش بدهکار بود اما صحبت کردن برایش خیلی سخت بود. خودش هم احساسی شبیه به ماشینی شکسته داشت- انگار کسی قسمتی از او را جدا کرده بود و دیگر کامل نمیشد. شاید حرکت میکرد، شاید حرف میزد، شاید به راهش ادامه میداد و کارش را میکرد. اما برای همیشه نامتعادل شده بود، هرگز مثل قبل نمیشد»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.