بریده‌ای از کتاب دست نوشته ها نمی سوزند: میخائیل بولگاکف در نامه ها و یادداشت های روزانه اش اثر جولی ا. ای. کرتیس

سورینام

سورینام

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 107

در وضع وحشتناکی به سر می‌برم: دارم روز بروز بیش‌تر و بیش‌تر عاشق همسرم می‌شوم. این قضیه بدجوری اعصاب خردکن است: من ده سال گذشته از هرگونه رابطه ای با زنان امتناع کرده بودم... زن صرفاً زن است. و حالا من دارم خودم را به حدی خوار و حقیر می‌کنم که بفهمی نفهمی حتی کارم به حسادت کردن هم رسیده است. او یک جورایی خیلی برایم عزیز و شیرین است و چاق.

در وضع وحشتناکی به سر می‌برم: دارم روز بروز بیش‌تر و بیش‌تر عاشق همسرم می‌شوم. این قضیه بدجوری اعصاب خردکن است: من ده سال گذشته از هرگونه رابطه ای با زنان امتناع کرده بودم... زن صرفاً زن است. و حالا من دارم خودم را به حدی خوار و حقیر می‌کنم که بفهمی نفهمی حتی کارم به حسادت کردن هم رسیده است. او یک جورایی خیلی برایم عزیز و شیرین است و چاق.

11

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.