بریده‌ای از کتاب در بازداشت حزب‌الله: سفر به لبنان در روزهای بعد از شهادت سیدحسن نصرالله اثر محمدحسین عظیمی

محمد

محمد

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 31

در مدینه دچار انقباض روحی بودم. وقتی بار اولِ حضور در مسجد النبی، بقیه‌ی دانشجوها داشتند زارزار گریه می‌کردند، من گنبد سبز مسجد پیغمبر را برّوبرّ نگاه می‌کردم. همان روزها وقتی واقعاً از این یخیِ خودم کلافه شده بودم، رفتم سراغ یکی از روحانی‌های بعثه‌ی رهبری. حاج‌آقا هم انگار مشکلِ خیلی‌ها بوده و به یک نسخه‌ی مجرب رسیده، بلافاصله گفت: «اول که نگران نباش. دوم شروع کن به خوندن نماز مستحبی به نیت غیر خودت؛ مثل آشنا.» در آن سفر جواب گرفتم. هر سفر زیارتی هم که دچار این حال می‌شوم، فوری می‌روم سراغ همین نسخه‌ی مجرب.

در مدینه دچار انقباض روحی بودم. وقتی بار اولِ حضور در مسجد النبی، بقیه‌ی دانشجوها داشتند زارزار گریه می‌کردند، من گنبد سبز مسجد پیغمبر را برّوبرّ نگاه می‌کردم. همان روزها وقتی واقعاً از این یخیِ خودم کلافه شده بودم، رفتم سراغ یکی از روحانی‌های بعثه‌ی رهبری. حاج‌آقا هم انگار مشکلِ خیلی‌ها بوده و به یک نسخه‌ی مجرب رسیده، بلافاصله گفت: «اول که نگران نباش. دوم شروع کن به خوندن نماز مستحبی به نیت غیر خودت؛ مثل آشنا.» در آن سفر جواب گرفتم. هر سفر زیارتی هم که دچار این حال می‌شوم، فوری می‌روم سراغ همین نسخه‌ی مجرب.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.