بریدۀ کتاب
1403/03/18
صفحۀ 1
وقتی چشمانم را بستم و همه چیز تاریک شد، بیشتر نگرانی هایم به سرعت بیرون آمد. در تاریکی هیچ حواس پرتی وجود نداشت و هر ترسی انگار میخواست بیرون بیاید و خودش را نشان دهد.
وقتی چشمانم را بستم و همه چیز تاریک شد، بیشتر نگرانی هایم به سرعت بیرون آمد. در تاریکی هیچ حواس پرتی وجود نداشت و هر ترسی انگار میخواست بیرون بیاید و خودش را نشان دهد.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.