بریده‌ای از کتاب دختر مهتاب اثر سولین تن

بریدۀ کتاب

صفحۀ 102

کوچک که بودم از هیولاهای بدجنس توی قصه‌ها میترسیدم. حالا کم‌کم می‌فهمیدم که به همان اندازه هم باید از لبخند بعضی‌ها و حرف‌هایی ترسید که از تیغ عمیقتر می‌بریدند.

کوچک که بودم از هیولاهای بدجنس توی قصه‌ها میترسیدم. حالا کم‌کم می‌فهمیدم که به همان اندازه هم باید از لبخند بعضی‌ها و حرف‌هایی ترسید که از تیغ عمیقتر می‌بریدند.

6

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.