بریده‌ای از کتاب به صرف قهوه و پیتا؛ سفرنامه و عکس های بوسنی و هرزگوین اثر معصومه صفایی راد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 124

تاول هایش را که می‌بینم یاد خاطره‌ی یک سرباز صرب می‌افتم که آخر روز انگشت دستش به خاطر فشار دادن زیاد ماشه‌ی اسلحه و دسته دسته کشتن آدم ها تاول زده بود.

تاول هایش را که می‌بینم یاد خاطره‌ی یک سرباز صرب می‌افتم که آخر روز انگشت دستش به خاطر فشار دادن زیاد ماشه‌ی اسلحه و دسته دسته کشتن آدم ها تاول زده بود.

503

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.