بریدهای از کتاب لهجهها اهلی نمیشوند اثر خالد مطاوع
1402/12/22
صفحۀ 1
«قبلاً اینجا زندگی میکردم. اینجا قبلاً خونهٔ من بوده.» نگاه مرد پر از ابهام و سؤال میشود. میگوید «آها. یعنی خونه رو به خاخام فروختی؟» پدرم سرش را آهسته به نشانهٔ نه تکان میدهد. «من خونه رو نفروختم. ما هیچوقت خونه رو نفروختیم.»
«قبلاً اینجا زندگی میکردم. اینجا قبلاً خونهٔ من بوده.» نگاه مرد پر از ابهام و سؤال میشود. میگوید «آها. یعنی خونه رو به خاخام فروختی؟» پدرم سرش را آهسته به نشانهٔ نه تکان میدهد. «من خونه رو نفروختم. ما هیچوقت خونه رو نفروختیم.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.