بریده‌ای از کتاب من میترا نیستم: روایت زندگی شهید زینب کمایی اثر معصومه رامهرمزی

Roshana

Roshana

1404/1/21

بریدۀ کتاب

صفحۀ 148

زینب اول نامه هایش این طور می‌نوشت:« به نام او که از اویم ، به نام او که به سوی اویم ، به نام او که به خاطر اویم ، به نام او که زندگی ام در جهت اوست ، رفتنم به اوست ، بودنم به اوست ، جانم اوست . احساسش میکنم ، با ذره ذره وجود احساسش میکنم اما بیانش نتوانم کرد . »

زینب اول نامه هایش این طور می‌نوشت:« به نام او که از اویم ، به نام او که به سوی اویم ، به نام او که به خاطر اویم ، به نام او که زندگی ام در جهت اوست ، رفتنم به اوست ، بودنم به اوست ، جانم اوست . احساسش میکنم ، با ذره ذره وجود احساسش میکنم اما بیانش نتوانم کرد . »

23

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.