بریده‌ای از کتاب مردی با آرزوهای دوربرد: روایت‌هایی از پدرموشکی ایران اثر فائضه حدادی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 80

بعضی فکر می‌کردند حاج حسن آخر اعتماد به نفس است ولی واقعیت این بود که حاج حسن قائل به درستی سنت‌های الهی بود... واقعا باورشان داشت. تا می‌گفتند فلان کشور فلان کار پیچیده و بهت انگیز را کرده، می گفت: خب خداروشکر. پس ما بهتر از اونا می‌تونیم همون کار و بکنیم! ادامه می‌داد: به دو دلیل این کار برای ما راحت‌تره. یکی اینکه خیالمون راحته کار شدنیه. دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیه نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره نه اونا که مسلمون نیستند.

بعضی فکر می‌کردند حاج حسن آخر اعتماد به نفس است ولی واقعیت این بود که حاج حسن قائل به درستی سنت‌های الهی بود... واقعا باورشان داشت. تا می‌گفتند فلان کشور فلان کار پیچیده و بهت انگیز را کرده، می گفت: خب خداروشکر. پس ما بهتر از اونا می‌تونیم همون کار و بکنیم! ادامه می‌داد: به دو دلیل این کار برای ما راحت‌تره. یکی اینکه خیالمون راحته کار شدنیه. دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیه نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره نه اونا که مسلمون نیستند.

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.