بریدهای از کتاب سرزمین خیال اثر فاطمه تناسان
1403/4/2
4.5
1
صفحۀ 368
ماهیای بودم درون دریایی در شکم ماهی بزرگتری که خود در دل دریایی بزرگتر غوطه ور بود و به این می اندیشیدم که نکند جهان نیز درون شکم ماهی بسیار بزرگتری شناور باشد و همهی ما ماهیانی باشیم در شکم ماهی دیگری که آن هم در شکم ماهی دیگری است و سپس، خسته از این همه فکر و شگفتی چشم های پولکیام را بستم و خوابیدم...
ماهیای بودم درون دریایی در شکم ماهی بزرگتری که خود در دل دریایی بزرگتر غوطه ور بود و به این می اندیشیدم که نکند جهان نیز درون شکم ماهی بسیار بزرگتری شناور باشد و همهی ما ماهیانی باشیم در شکم ماهی دیگری که آن هم در شکم ماهی دیگری است و سپس، خسته از این همه فکر و شگفتی چشم های پولکیام را بستم و خوابیدم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.