بریدۀ کتاب

قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران (1298 - 1296ش / 1919 - 1917م) بازترجمه به همراه اضافات
بریدۀ کتاب

صفحۀ 108

سرگرد داناهو( خبرنگار شناخته شده جنگ که به ارتش انگلیس پیوسته بود) به توصیف نمونه هایی از آدم خواری می پردازد:((امّا حوادث بدتری در راه بود. مردم گرسنه که رنج بی غذایی آن ها را دچار جنون کرده بود، به خوردن گوشت آدم روی آورده بودند. آدمخواری جرمی است که تا کنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود ندارد. مجرمین اغلب زنان هستند و قربانیان، کودکانی که از جلوی خانه هایشان ربوده می شوند و یا در شلوغی بازار قاپیده می شوند. مادران از این که برای گدایی تکه نانی نوزادانشان را تنها بگذارند، می هراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند. هر وقت در بازار یا معابر باریک و پر از چاله چوله راه می رفتم، دیدن این همه بدبختی علنی آدمیزاد در آنجا حس ترس مشمئزکننده ای به من می داد. کودکانی که پوست و استخوان بودند دور آدم جمع می شدند و برای لقمه نانی و یا پولی که بتوانند با آن نان بخرند التماس می کردند و هنگامی که چند پول سیاه به آن ها می دادی، نمی توانستی این فکر عذاب آور را از ذهنت بیرون کنی که ‌شاید سرنوشت آن ها هم، دیر یا زود، سر درآوردن از دیگ غذاست.)) نظمیه تعدادی خاطی را دستگیر کرده است:(( آن ها هشت زن را بازداشت کرده اند که اعتراف کرده اند تعدادی کودک را ربوده و خورده اند و عذرشان این بوده که گرسنگی آن ها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است.))

سرگرد داناهو( خبرنگار شناخته شده جنگ که به ارتش انگلیس پیوسته بود) به توصیف نمونه هایی از آدم خواری می پردازد:((امّا حوادث بدتری در راه بود. مردم گرسنه که رنج بی غذایی آن ها را دچار جنون کرده بود، به خوردن گوشت آدم روی آورده بودند. آدمخواری جرمی است که تا کنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود ندارد. مجرمین اغلب زنان هستند و قربانیان، کودکانی که از جلوی خانه هایشان ربوده می شوند و یا در شلوغی بازار قاپیده می شوند. مادران از این که برای گدایی تکه نانی نوزادانشان را تنها بگذارند، می هراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند. هر وقت در بازار یا معابر باریک و پر از چاله چوله راه می رفتم، دیدن این همه بدبختی علنی آدمیزاد در آنجا حس ترس مشمئزکننده ای به من می داد. کودکانی که پوست و استخوان بودند دور آدم جمع می شدند و برای لقمه نانی و یا پولی که بتوانند با آن نان بخرند التماس می کردند و هنگامی که چند پول سیاه به آن ها می دادی، نمی توانستی این فکر عذاب آور را از ذهنت بیرون کنی که ‌شاید سرنوشت آن ها هم، دیر یا زود، سر درآوردن از دیگ غذاست.)) نظمیه تعدادی خاطی را دستگیر کرده است:(( آن ها هشت زن را بازداشت کرده اند که اعتراف کرده اند تعدادی کودک را ربوده و خورده اند و عذرشان این بوده که گرسنگی آن ها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است.))

17

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.