بریده‌ای از کتاب تفسیر آه: مجموعه اشعار آیینی اثر محمدحسین ملكیان

 توکلی

توکلی

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

اگر که راز تو درد است، مرهمی داریم اگر که درد تو راز است، محرمی داریم اگر زدی گره کور بر دخیل بزن که با امام رضا عهد محکمی داریم مسیر خانه‌ی ما گم نمی‌شود هرگز که روی گنبد خورشید، پرچمی داریم برای عالم و آدم تصورش سخت است که ما به وقت زیارت چه عالمی داریم! جهان ندیده که قد خم کنیم یا سر کج در این حریم، سری کج، قد خمی داریم خود امام، امام جماعت حرم است نگاه کن چه صفوف منظمی داریم! شفیع ماست همین اشک‌ها، به هرگونه خدا قبول کند، گونه‌ی نمی داریم شهید هست رضا، دور از وطن هم هست در انتهای صفر پس محرمی داریم شنیده‌ام غم ما را سه بار تسکین است هزار مرتبه شکرخدا! غمی داریم هزار سال، به فرض محال، عمر کنیم برای نوکری‌اش فرصت کمی داریم

اگر که راز تو درد است، مرهمی داریم اگر که درد تو راز است، محرمی داریم اگر زدی گره کور بر دخیل بزن که با امام رضا عهد محکمی داریم مسیر خانه‌ی ما گم نمی‌شود هرگز که روی گنبد خورشید، پرچمی داریم برای عالم و آدم تصورش سخت است که ما به وقت زیارت چه عالمی داریم! جهان ندیده که قد خم کنیم یا سر کج در این حریم، سری کج، قد خمی داریم خود امام، امام جماعت حرم است نگاه کن چه صفوف منظمی داریم! شفیع ماست همین اشک‌ها، به هرگونه خدا قبول کند، گونه‌ی نمی داریم شهید هست رضا، دور از وطن هم هست در انتهای صفر پس محرمی داریم شنیده‌ام غم ما را سه بار تسکین است هزار مرتبه شکرخدا! غمی داریم هزار سال، به فرض محال، عمر کنیم برای نوکری‌اش فرصت کمی داریم

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.