بریده‌ای از کتاب شبهای روشن اثر فیودور داستایفسکی

آراس

آراس

1404/4/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 15

اما هیچکس؛مطلقا هیچکس؛ دعوتم نمی کرد؛ انگاری همه فراموشم کرده بودند؛ مثل این بود که همه شان مرا حقیقتا بیگانه می شمردند.🙂🥲

اما هیچکس؛مطلقا هیچکس؛ دعوتم نمی کرد؛ انگاری همه فراموشم کرده بودند؛ مثل این بود که همه شان مرا حقیقتا بیگانه می شمردند.🙂🥲

48

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.