بریده‌ای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

فاطمه؛

فاطمه؛

1404/5/29

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

و آدم حیران است که پس این رویا‌ها کجا رفتند؟ و آدم از روی بهت سر می‌جنباند و در دل می‌گوید که عصر چه زود می‌گذرد! آدم از خود می‌پرسد که تو با این سال‌ها که گذشت چه کردی؟ بهترین سال‌های عمرت را کجا در خاک کردی؟ زندگی کردی یا نه؟ با خود می‌گویی نگاه کن، ببین این دنیا چه سرد می‌شود.

و آدم حیران است که پس این رویا‌ها کجا رفتند؟ و آدم از روی بهت سر می‌جنباند و در دل می‌گوید که عصر چه زود می‌گذرد! آدم از خود می‌پرسد که تو با این سال‌ها که گذشت چه کردی؟ بهترین سال‌های عمرت را کجا در خاک کردی؟ زندگی کردی یا نه؟ با خود می‌گویی نگاه کن، ببین این دنیا چه سرد می‌شود.

69

14

(0/1000)

نظرات

ازش لذت بردی ؟
خیلی قشنگه مگه نه ؟

0