بریده‌ای از کتاب واقعیت ناپیدا: سفری به گرانش کوانتومی اثر کارلو روولی

روشنا

روشنا

1404/2/18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 136

اینشتین نمی‌خواست از نقطه‌ای که برای او حیاتی بود کوتاه بیاید: اینکه واقعیتی عینی وجود دارد فارغ از اینکه چه چیز با چه چیز برهم‌کنش می‌کند. او از پذیرش جنبه رابطه‌ای این نظریه سر باز زد. بور هم نمی‌خواست بپذیرد که این راه به غایت تازه شناخت واقعیت نامعتبر است. در نهایت اینشتین پذیرفت که این نظریه جهشی بزرگ در فهم ما از جهان است و هم‌چنین پذیرفت که این نظریه متناقض نیست. اما هم‌چنان معتقد بود که چیزها آنقدرها هم که این نظریه می‌گوید نمی‌توانند عجیب و غریب باشند و باید توضیحی عقلانی‌تر و منطقی‌تر پشت این نظریه وجود داشته باشد. یک قرن گذشته و ما هنوز در همان نقطه‌ایم.

اینشتین نمی‌خواست از نقطه‌ای که برای او حیاتی بود کوتاه بیاید: اینکه واقعیتی عینی وجود دارد فارغ از اینکه چه چیز با چه چیز برهم‌کنش می‌کند. او از پذیرش جنبه رابطه‌ای این نظریه سر باز زد. بور هم نمی‌خواست بپذیرد که این راه به غایت تازه شناخت واقعیت نامعتبر است. در نهایت اینشتین پذیرفت که این نظریه جهشی بزرگ در فهم ما از جهان است و هم‌چنین پذیرفت که این نظریه متناقض نیست. اما هم‌چنان معتقد بود که چیزها آنقدرها هم که این نظریه می‌گوید نمی‌توانند عجیب و غریب باشند و باید توضیحی عقلانی‌تر و منطقی‌تر پشت این نظریه وجود داشته باشد. یک قرن گذشته و ما هنوز در همان نقطه‌ایم.

43

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.