بریدۀ کتاب

کلبه‌ی عمو تام
بریدۀ کتاب

صفحۀ 167

آنها هر کدام غرق در افکار خود بودند. هی‌لی که کنار تام نشسته بود، به قد و قامت و هیکل تام فکر می‌کرد و این‌که اگر هم‌چنان او را چاق و چله و خوب نگه دارد، با چه قیمتی می‌تواند در بازار بفروشد. اما تام به جمله ای از کتاب قدیمی فکر میکرد:" این جا خانه ی ابدی ما نیست، بلکه ما در پی خانه ای هستيم که خداوند برایمان آماده کرده است."

آنها هر کدام غرق در افکار خود بودند. هی‌لی که کنار تام نشسته بود، به قد و قامت و هیکل تام فکر می‌کرد و این‌که اگر هم‌چنان او را چاق و چله و خوب نگه دارد، با چه قیمتی می‌تواند در بازار بفروشد. اما تام به جمله ای از کتاب قدیمی فکر میکرد:" این جا خانه ی ابدی ما نیست، بلکه ما در پی خانه ای هستيم که خداوند برایمان آماده کرده است."

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.