بریده‌ای از کتاب به امید دل بستم اثر لان کالی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 139

سونی آن روز چیز جدیدی یاد می‌گیرد. یاد می‌گیرد که مرگ شوخی ندارد. مرگ یک‌دفعه به سراغ آدم می‌آید. نه شوخی سرش می‌شود و نه منطق دارد. منتظر نمی‌ماند تا مترونوم به تیک‌تیکِ خود ادامه بدهد. منتظر نمی‌ماند ما از هم خداحافظی کنیم. مرگ غارتگر است.

سونی آن روز چیز جدیدی یاد می‌گیرد. یاد می‌گیرد که مرگ شوخی ندارد. مرگ یک‌دفعه به سراغ آدم می‌آید. نه شوخی سرش می‌شود و نه منطق دارد. منتظر نمی‌ماند تا مترونوم به تیک‌تیکِ خود ادامه بدهد. منتظر نمی‌ماند ما از هم خداحافظی کنیم. مرگ غارتگر است.

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.