بریده‌ای از کتاب شگفتی! اثر آر.جی. پالاسیو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 409

بعد، یکهو زد زیر خنده و ادامه داد:« واقعا! اوه. من رو باش که دنبال سمبل و استعاره و اینجور چیزا می‌گشتم ..، در حالی‌که گاهی یه اردک، فقط یه اردکه! همین!»

بعد، یکهو زد زیر خنده و ادامه داد:« واقعا! اوه. من رو باش که دنبال سمبل و استعاره و اینجور چیزا می‌گشتم ..، در حالی‌که گاهی یه اردک، فقط یه اردکه! همین!»

10

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.