بریده‌ای از کتاب کوچه پروانه ها: خاطرات زندگی سردار شهید حاج عبدالمهدی مغفوری اثر اصغر فکوری

سیتا

سیتا

1403/4/18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 47

از زبان همسر شهید: او مهمان را حبیب خدا می‌دانست بر این اساس غیر ممکن بود ما میهمان نداشته باشیم طوری شده بود که اگر یک روز تنها به خانه می‌آمد تعجب می‌کردم در سفارش به انفاق هم می‌گفت بنده خوب خدا باید بهترین داشته‌هایش را در راه خالقش بدهد تا دنیا از او قطع امید کند

از زبان همسر شهید: او مهمان را حبیب خدا می‌دانست بر این اساس غیر ممکن بود ما میهمان نداشته باشیم طوری شده بود که اگر یک روز تنها به خانه می‌آمد تعجب می‌کردم در سفارش به انفاق هم می‌گفت بنده خوب خدا باید بهترین داشته‌هایش را در راه خالقش بدهد تا دنیا از او قطع امید کند

7

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.