بریده‌ای از کتاب داستان راستان اثر مرتضی مطهری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 35

فریادها از اطراف بلند شد: «رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادی که این کار را برایت بکنیم؟ ما که با کمال افتخار برای این خدمت آماده بودیم. » در جواب آنها فرمود: «هرگز از دیگران برای کارهای خود کمک نخواهید، و به دیگران اتکا نکنید،ولو برای یک‌قطعه چوب مسواک باشد. »

فریادها از اطراف بلند شد: «رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادی که این کار را برایت بکنیم؟ ما که با کمال افتخار برای این خدمت آماده بودیم. » در جواب آنها فرمود: «هرگز از دیگران برای کارهای خود کمک نخواهید، و به دیگران اتکا نکنید،ولو برای یک‌قطعه چوب مسواک باشد. »

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.