بریده‌ای از کتاب در بازداشت حزب‌الله: سفر به لبنان در روزهای بعد از شهادت سیدحسن نصرالله اثر محمدحسین عظیمی
7 روز پیش
صفحۀ 7
به صرافت افتادم مسیر پیش رویم را مشخص کنم؛ ببینم واقعاً می‌خواهم مدیریت هنری و کارِ مرکز روایت حوزه‌ی هنری فارس را انجام بدهم یا جدی و حرفه‌ای وارد فضای نویسندگی شوم. ... سوالم را با شرح کامل ... برای ده پانزده نفر از دوستان و کسانی که حرف و نظرشان را قبول داشتم، فرستادم. از میان جواب‌هایی که به دستم رسید، یکی‌اش از همه بیشتر به دلم نشست. رفیق فاضلی دارم به نام مهدی مقدسی. بعد از مقدمه‌چینی گفته بود: «چه غلطا! بچه‌حزب‌اللهی و برنامه‌ریزی برای آینده؟! ما مگر تا این‌جای کارش که آمدیم، چقدر با برنامه‌ریزی بود؟ مگر جدا شدن از دروس دانشگاهی و ورودمان به عالم تحقیق و مصاحبه و نویسندگی روایت برنامه‌مان بود؟ جایی توی جبهه‌ی انقلاب، تکلیفی دیدیم و وارد شدیم. حالا هم بهتر است به جای این‌جور قرتی‌بازی‌ها، افسار یا ناصیه‌مان را بدهیم دست خدای تعالی جل و علا و عظم شانه.
به صرافت افتادم مسیر پیش رویم را مشخص کنم؛ ببینم واقعاً می‌خواهم مدیریت هنری و کارِ مرکز روایت حوزه‌ی هنری فارس را انجام بدهم یا جدی و حرفه‌ای وارد فضای نویسندگی شوم. ... سوالم را با شرح کامل ... برای ده پانزده نفر از دوستان و کسانی که حرف و نظرشان را قبول داشتم، فرستادم. از میان جواب‌هایی که به دستم رسید، یکی‌اش از همه بیشتر به دلم نشست. رفیق فاضلی دارم به نام مهدی مقدسی. بعد از مقدمه‌چینی گفته بود: «چه غلطا! بچه‌حزب‌اللهی و برنامه‌ریزی برای آینده؟! ما مگر تا این‌جای کارش که آمدیم، چقدر با برنامه‌ریزی بود؟ مگر جدا شدن از دروس دانشگاهی و ورودمان به عالم تحقیق و مصاحبه و نویسندگی روایت برنامه‌مان بود؟ جایی توی جبهه‌ی انقلاب، تکلیفی دیدیم و وارد شدیم. حالا هم بهتر است به جای این‌جور قرتی‌بازی‌ها، افسار یا ناصیه‌مان را بدهیم دست خدای تعالی جل و علا و عظم شانه.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.