بریدۀ کتاب

انجمن دختران مرده
بریدۀ کتاب

صفحۀ 265

{اون روز رفت به کتابخونه تا بهت اون گل سینه رو هدیه بده. برای خرید اون یه ماه پول هاش رو جمع کرده بود. چون میدونست تو پول نداری گل واقعی بخری.}

{اون روز رفت به کتابخونه تا بهت اون گل سینه رو هدیه بده. برای خرید اون یه ماه پول هاش رو جمع کرده بود. چون میدونست تو پول نداری گل واقعی بخری.}

26

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.