بریدهای از کتاب در جستجوی قطعه گم شده اثر شل سیلورستاین
1402/3/23
صفحۀ 31
حالا قل میخورد و میرفت و چون کامل شده بود لحظه به لحظه تندتر میرفت آن قدر تند که به عمرش این همه تند نرفته بود! آن قدر تند که دیگر نمیتوانست لحظه ای بایستد و کرمی گپ بزند یا گلی را ببوید یا به پروانه ای مجال بدهد تا روی او بنشیند.. .
حالا قل میخورد و میرفت و چون کامل شده بود لحظه به لحظه تندتر میرفت آن قدر تند که به عمرش این همه تند نرفته بود! آن قدر تند که دیگر نمیتوانست لحظه ای بایستد و کرمی گپ بزند یا گلی را ببوید یا به پروانه ای مجال بدهد تا روی او بنشیند.. .
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.