بریدهای از کتاب وب گرد: اتاق سرخ اثر معین فرد
1404/3/14

3.3
3
صفحۀ 19
گلارین میگوید:(اصلا نگران نباش من خیلی زود به بدن واسه خودم پیدا میکنم.) پوزخندی میزنم:(آخرین نگرانی من پیدا کردن یه بدن واسه توئه. هیچ وقت به بعدش فکر نکرده بودم فقط میخواستم وارد موسسه بشم. الان نمیدونم با این وضعیت چطوری باید ادامه بدیم. چطوری باید درس بخونیم، چطور توی امتحانها شرکت کنیم. حتی با این وضعیت توی کدوم خوابگاه بخوابم. هر بار بهش فکر می کنم سرم درد میگیره.) (پیدا کردن به بدن میتونه تموم مشکلاتمون رو حل کنه.) (یه طوری در مورد پیدا کردن به بدن صحبت میکنی انگار قراره یه آدامس بخریم. وام دانشجویی فقط میتونه هزینه ی زندگی کردن و درس خوندنمون رو بپردازه. سعی میکنم خوشبین باشم.)
گلارین میگوید:(اصلا نگران نباش من خیلی زود به بدن واسه خودم پیدا میکنم.) پوزخندی میزنم:(آخرین نگرانی من پیدا کردن یه بدن واسه توئه. هیچ وقت به بعدش فکر نکرده بودم فقط میخواستم وارد موسسه بشم. الان نمیدونم با این وضعیت چطوری باید ادامه بدیم. چطوری باید درس بخونیم، چطور توی امتحانها شرکت کنیم. حتی با این وضعیت توی کدوم خوابگاه بخوابم. هر بار بهش فکر می کنم سرم درد میگیره.) (پیدا کردن به بدن میتونه تموم مشکلاتمون رو حل کنه.) (یه طوری در مورد پیدا کردن به بدن صحبت میکنی انگار قراره یه آدامس بخریم. وام دانشجویی فقط میتونه هزینه ی زندگی کردن و درس خوندنمون رو بپردازه. سعی میکنم خوشبین باشم.)
وایولت
1404/3/14
1