بریدهای از کتاب خانهی پوچی اثر کریستال سادرلند
1402/6/26
صفحۀ 206
«من مثل شما نیستم و تو هم باید تا حالا فهمیده باشی که با بقیه فرق دارین.فکر میکنی چرا این قدر خوشگلین؟چرا اینقدر گرسنهاین؟چرا میتونین اطرافیانتون رو وادار به انجام خواسته های خودتون بکنید؟شما مثل اون گل های مرگی هستین که هرجا پا میذارین درمیان.ظاهر زیبا و حتی فریبندهای دارن؛اما کافیه نزدیک بشی تا بفهمی زیر اون زیبایی چیز زشتی مخفی شده.زیبایی معمولا توی طبیعت همینه.یه جور هشداره.زنگ خطره.میفهمی؟» اگنس
«من مثل شما نیستم و تو هم باید تا حالا فهمیده باشی که با بقیه فرق دارین.فکر میکنی چرا این قدر خوشگلین؟چرا اینقدر گرسنهاین؟چرا میتونین اطرافیانتون رو وادار به انجام خواسته های خودتون بکنید؟شما مثل اون گل های مرگی هستین که هرجا پا میذارین درمیان.ظاهر زیبا و حتی فریبندهای دارن؛اما کافیه نزدیک بشی تا بفهمی زیر اون زیبایی چیز زشتی مخفی شده.زیبایی معمولا توی طبیعت همینه.یه جور هشداره.زنگ خطره.میفهمی؟» اگنس
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.