بریده‌ای از کتاب مرگ فروشنده اثر آرتور میلر

مهدی

مهدی

1404/4/18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

در نمایشنامه مرگ فروشنده ویلی با لیندا که بشدت فداکار و حامی هستش بشدت بدرفتاری میکنه بیایم ببینم چرا رابطهٔ ویلی و لیندا در نمایشنامه مرگ فروشنده (اثر آرتور میلر) یکی از جنبه‌های کلیدی شخصیت‌پردازی و درک بحران‌های روانی و اجتماعی شخصیت‌هاست. چرا ویلی با لیندا بدرفتار است؟ رفتار تند ویلی با لیندا ترکیبی از درونی‌ترین کشمکش‌های روانی ویلی و شرایط اجتماعی و فرهنگی‌ای است که در آن زندگی می‌کند. در اینجا چند دلیل اصلی رو می‌تونیم بررسی کنیم: ۱. فروپاشی روانی ویلی ویلی در حال فروپاشی روانی و مالی است. رؤیاهایش درباره موفقیت محقق نشده، احساس شکست می‌کند و عزت‌نفسش پایین آمده. در این وضعیت، لیندا که همیشه حمایتگر است، تبدیل به آیینه‌ای می‌شود که ناکامی‌های ویلی را به او یادآوری می‌کند — نه به‌خاطر خودش، بلکه چون ویلی نمی‌تواند بپذیرد کسی هنوز به او باور دارد وقتی خودش دیگر به خودش باور ندارد. ۲. نقش‌های جنسیتی سنتی نمایش‌نامه در دههٔ ۱۹۴۰ نوشته شده، زمانی که مردان معمولاً نقش نان‌آور و رهبر خانواده را داشتند. ویلی از اینکه نتوانسته نقش "مرد موفق" را ایفا کند، احساس شرم دارد. این شرم باعث می‌شود که ناخودآگاه خشم و تحقیر خود را به سمت لیندا که ضعیف‌تر و ساکت‌تر است، تخلیه کند. ۳. لیندا، قربانی وفادار لیندا همیشه با مهربانی و حمایت با ویلی برخورد می‌کند. اما همین "سکوت و حمایت بی‌قید و شرط" ممکن است برای ویلی که در حال غرق شدن است، خفقان‌آور باشد. گاهی انسان‌ها کسانی را که بیشترین محبت را دارند، بی‌دلیل آزار می‌دهند چون از خودشان ناراضی‌اند. ۴. احساس گناه ویلی ویلی به همسرش خیانت کرده (ماجرای زن در بوستون)، و در عمق وجودش احساس گناه دارد. این حس گناه ناخودآگاه باعث می‌شود در لحظاتی با لیندا سرد یا تند رفتار کند؛ انگار که می‌خواهد خود را تنبیه کند یا لیندا را از خودش دور کند. نتیجه‌گیری: در کل مشکل از ویلی است، نه لیندا. لیندا نمایندهٔ وفاداری، سکوت، و فداکاری زنانه در ساختار سنتی خانوادهٔ آمریکایی است. ویلی تحت فشار آرمان آمریکایی، شکست شخصی و بحران هویتی، رفتاری می‌کند که بیشتر از درونِ آشفتهٔ خودش سرچشمه می‌گیرد تا از رفتار لیندا.

در نمایشنامه مرگ فروشنده ویلی با لیندا که بشدت فداکار و حامی هستش بشدت بدرفتاری میکنه بیایم ببینم چرا رابطهٔ ویلی و لیندا در نمایشنامه مرگ فروشنده (اثر آرتور میلر) یکی از جنبه‌های کلیدی شخصیت‌پردازی و درک بحران‌های روانی و اجتماعی شخصیت‌هاست. چرا ویلی با لیندا بدرفتار است؟ رفتار تند ویلی با لیندا ترکیبی از درونی‌ترین کشمکش‌های روانی ویلی و شرایط اجتماعی و فرهنگی‌ای است که در آن زندگی می‌کند. در اینجا چند دلیل اصلی رو می‌تونیم بررسی کنیم: ۱. فروپاشی روانی ویلی ویلی در حال فروپاشی روانی و مالی است. رؤیاهایش درباره موفقیت محقق نشده، احساس شکست می‌کند و عزت‌نفسش پایین آمده. در این وضعیت، لیندا که همیشه حمایتگر است، تبدیل به آیینه‌ای می‌شود که ناکامی‌های ویلی را به او یادآوری می‌کند — نه به‌خاطر خودش، بلکه چون ویلی نمی‌تواند بپذیرد کسی هنوز به او باور دارد وقتی خودش دیگر به خودش باور ندارد. ۲. نقش‌های جنسیتی سنتی نمایش‌نامه در دههٔ ۱۹۴۰ نوشته شده، زمانی که مردان معمولاً نقش نان‌آور و رهبر خانواده را داشتند. ویلی از اینکه نتوانسته نقش "مرد موفق" را ایفا کند، احساس شرم دارد. این شرم باعث می‌شود که ناخودآگاه خشم و تحقیر خود را به سمت لیندا که ضعیف‌تر و ساکت‌تر است، تخلیه کند. ۳. لیندا، قربانی وفادار لیندا همیشه با مهربانی و حمایت با ویلی برخورد می‌کند. اما همین "سکوت و حمایت بی‌قید و شرط" ممکن است برای ویلی که در حال غرق شدن است، خفقان‌آور باشد. گاهی انسان‌ها کسانی را که بیشترین محبت را دارند، بی‌دلیل آزار می‌دهند چون از خودشان ناراضی‌اند. ۴. احساس گناه ویلی ویلی به همسرش خیانت کرده (ماجرای زن در بوستون)، و در عمق وجودش احساس گناه دارد. این حس گناه ناخودآگاه باعث می‌شود در لحظاتی با لیندا سرد یا تند رفتار کند؛ انگار که می‌خواهد خود را تنبیه کند یا لیندا را از خودش دور کند. نتیجه‌گیری: در کل مشکل از ویلی است، نه لیندا. لیندا نمایندهٔ وفاداری، سکوت، و فداکاری زنانه در ساختار سنتی خانوادهٔ آمریکایی است. ویلی تحت فشار آرمان آمریکایی، شکست شخصی و بحران هویتی، رفتاری می‌کند که بیشتر از درونِ آشفتهٔ خودش سرچشمه می‌گیرد تا از رفتار لیندا.

20

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.