بریدۀ کتاب
6 روز پیش
صفحۀ 153
درخت گلابی پشت به من ایستاده و شاخههای صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر میگوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلا که لبهایش را بسته است. انگار به نظارهی جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.
درخت گلابی پشت به من ایستاده و شاخههای صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر میگوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلا که لبهایش را بسته است. انگار به نظارهی جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.