بریده‌ای از کتاب جایی دیگر اثر گلی ترقی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 153

درخت گلابی پشت به من ایستاده و شاخه‌های صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر می‌گوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلا که لب‌هایش را بسته است. انگار به نظاره‌ی جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.

درخت گلابی پشت به من ایستاده و شاخه‌های صبورش، پدرانه، بر فراز سرم چتر زده است. باغبان پیر می‌گوید که این درخت دوباره بار خواهد داد. شاید، در وقتی مناسب. در زمانی درست. فعلا که لب‌هایش را بسته است. انگار به نظاره‌ی جهان نشسته و به خودش فرصت نگریستن داده است.

299

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.