بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 18

یه روز مسیو ابراهیم از من پرسید:«چرا هیچ وقت لبخند نمی‌زنی، مومو؟» ... «لبخند مال پولداراست، مسیو ابراهیم، من توان مالیشو ندارم.»

یه روز مسیو ابراهیم از من پرسید:«چرا هیچ وقت لبخند نمی‌زنی، مومو؟» ... «لبخند مال پولداراست، مسیو ابراهیم، من توان مالیشو ندارم.»

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.