بریدۀ کتاب
1403/6/11
صفحۀ 10
این توفان ها یک جایی جا گرفته بودند؛ درست مثل کرم که توی میوه میرود؛ شب قشنگی بود، اما این توفان ها آن را خراب میکردند، و تلگرافچی از ورود به این سایه که آبستن خرابی بود نفرت داشت.
این توفان ها یک جایی جا گرفته بودند؛ درست مثل کرم که توی میوه میرود؛ شب قشنگی بود، اما این توفان ها آن را خراب میکردند، و تلگرافچی از ورود به این سایه که آبستن خرابی بود نفرت داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.