بریدۀ کتاب

پدران و پسران
بریدۀ کتاب

صفحۀ 132

...- به علاوه، مگر انسان می‌تواند همیشه با صدای بلند بگوید که بر او چه می‌گذرد؟ - من که نمی‌فهمم چرا انسان نمی‌تواند آنچه را در دل دارد، بازگوید. - شما می‌توانید؟ آنا پس از تردید مختصری گفت: «بلی، می‌توانم.» بازارف سر خود را به زیر افکند و جواب داد: «شما از من خوشبخت‌ترید.»

...- به علاوه، مگر انسان می‌تواند همیشه با صدای بلند بگوید که بر او چه می‌گذرد؟ - من که نمی‌فهمم چرا انسان نمی‌تواند آنچه را در دل دارد، بازگوید. - شما می‌توانید؟ آنا پس از تردید مختصری گفت: «بلی، می‌توانم.» بازارف سر خود را به زیر افکند و جواب داد: «شما از من خوشبخت‌ترید.»

82

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.