بریده‌ای از کتاب خوب مثل مرده ها اثر هالی جکسون

𝑬𝒍𝒊𝒏𝒂

𝑬𝒍𝒊𝒏𝒂

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 328

گریه کرد. چند دقیقه برای دختری که هیچ‌وقت برنمی‌گشت عزاداری کرد. بعد بلند شد. خودش را جمع و جور کرد، چون هنوز کار داشت.

گریه کرد. چند دقیقه برای دختری که هیچ‌وقت برنمی‌گشت عزاداری کرد. بعد بلند شد. خودش را جمع و جور کرد، چون هنوز کار داشت.

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.