بریدۀ کتاب

اجازه بدهید آنچه را در این فصل گفتم خلاصه کنم. ذهن افراد خیلی به درد فکر کردن نمیخورد؛ تفکر ،آهسته نیازمند تلاش و نامطمئن است. به همین دلیل در اکثر شرایط تفکر حساب شده رفتار ما آدم ها را هدایت نمیکند ما بیشتر به حافظه مان تکیه میکنیم و برای کارهایمان مسیرهایی را دنبال میکنیم که پیش از آن رفته ایم. با وجود این، تفکر موفق برای انسان لذت بخش است ما به حل کردن مسائل درک ایده های جدید و چیزهایی از این دست علاقه مندیم به این ترتیب اگرچه ما به دنبال موقعیتهایی برای تفکر میگردیم برای این کار گزینشی عمل میکنیم مسائلی را انتخاب میکنیم که چالشهایی را در خود داشته باشند اما در عین حال حل شدنی به نظر برسند. زیرا این مسائل میتوانند احساس رضایت و لذت را برای ما به ارمغان بیاورند. فرد متفکر برای اینکه بتواند مسائل را حل کند نیازمند اطلاعات کافی از محیط فضای کافی در حافظه فعال و فکتها و رویه های لازم در حافظه بلند مدت است.