بریدهای از کتاب و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد اثر مهزاد الیاسی بختیاری
1404/4/30
صفحۀ 65
تمام عمر نخواسته بودم او باشم اما مثل او میخندیدم و مثل او تعجب میکردم و دندانهای جلوییام از همانجا داشت میپوسید که دندانهای او. مثل او بدبین بودم و نق میزدم. مثل او سادهلوح و بدجنس بودم، مثل او خوب و بد بودم، من تکرار او بودم. تکرار یا، آنطور که لغتنامهی منتهیالارب میگوید، « بارها برگردانیدن چیز را ».
تمام عمر نخواسته بودم او باشم اما مثل او میخندیدم و مثل او تعجب میکردم و دندانهای جلوییام از همانجا داشت میپوسید که دندانهای او. مثل او بدبین بودم و نق میزدم. مثل او سادهلوح و بدجنس بودم، مثل او خوب و بد بودم، من تکرار او بودم. تکرار یا، آنطور که لغتنامهی منتهیالارب میگوید، « بارها برگردانیدن چیز را ».
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.