بریدۀ کتاب

بچه های قالیبافخانه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 128

اسدو تو راه شهر بود. میرفت شهر کاری پیدا کند. از قالی و قالی‌بافی و قالیباف‌خانه بدش می آمد. و از همه آنهایی که با کفش روی قالی راه می روند.

اسدو تو راه شهر بود. میرفت شهر کاری پیدا کند. از قالی و قالی‌بافی و قالیباف‌خانه بدش می آمد. و از همه آنهایی که با کفش روی قالی راه می روند.

21

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.