بریده‌ای از کتاب آشنایی با جلال آل احمد اثر منوچهر علی پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 66

چه قلمی داری. بی‌خود نیست که تو آن‌قدر ضعیف و نحیف می‌شوی؛ این هنر لامصب نمی‌گذارد تو جان بگیری. به قول سهروردی مثل عشقه به تو می‌پیچد و نیرویت را می‌گیرد. تو خودت را در هنرت غرق می‌کنی. همه چیز خود را می‌دهی و خود را می‌کاهی، مثل گلادیاتوریست‌های قدیم. این تشبیه را هرگز فراموش نمی‌کنم. این تشبیه را گویا اسکار وایلد کرده است. [بخشی از نامهٔ سیمین به جلال]

چه قلمی داری. بی‌خود نیست که تو آن‌قدر ضعیف و نحیف می‌شوی؛ این هنر لامصب نمی‌گذارد تو جان بگیری. به قول سهروردی مثل عشقه به تو می‌پیچد و نیرویت را می‌گیرد. تو خودت را در هنرت غرق می‌کنی. همه چیز خود را می‌دهی و خود را می‌کاهی، مثل گلادیاتوریست‌های قدیم. این تشبیه را هرگز فراموش نمی‌کنم. این تشبیه را گویا اسکار وایلد کرده است. [بخشی از نامهٔ سیمین به جلال]

14

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.