بریدهای از کتاب یادداشت های کومه اثر چومه کامو
6 روز پیش
صفحۀ 19
در یک محل چه بسیارند افراد، با این همه از بیست سی نفری که در گذشته دیدهای تنها چند نفری ماندهاند. صبح کسی میمیرد، عصر کسی به دنیا میآید، چه بسیار شبیه حبابهای بر آمده بر آب. نمیدانم کسانی که متولد میشوند و میمیرند، از کجا میآیند و یه کجا میروند؟ نیز نمیدانم که این منزلگه را که دمی بیش نیست، برای که زجر میکشند و میسازند؟ برای چه آن را چشمنواز میسازند؟
در یک محل چه بسیارند افراد، با این همه از بیست سی نفری که در گذشته دیدهای تنها چند نفری ماندهاند. صبح کسی میمیرد، عصر کسی به دنیا میآید، چه بسیار شبیه حبابهای بر آمده بر آب. نمیدانم کسانی که متولد میشوند و میمیرند، از کجا میآیند و یه کجا میروند؟ نیز نمیدانم که این منزلگه را که دمی بیش نیست، برای که زجر میکشند و میسازند؟ برای چه آن را چشمنواز میسازند؟
نظرات
6 روز پیش
البته این نکته رو هم باید بگم فضای ادبیات گوشهگیر همچین چیزی هست چون پیوند خورده با دین بودایی و عزلت از دنیا و این حرفا
1
علی عقیلی نسب
6 روز پیش
0