بریدهای از کتاب کویر اثر علی شریعتی
1404/4/25
صفحۀ 107
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی «فهمیدن» و «اندیشیدن» نیست. اما دوستداشتن در اوج معراجش از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین میکند و با خود به قله بلند اشراق میبرد. عشق زیباییهای دلخواه را در معشوق میآفریند و دوستداشتن زیباییهای دلخواه را در «دوست» میبیند و مییابد. عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوستداشتن یک صداقت راستین و صمیمی بیانتها و مطلق. عشق در دریا غرق شدن است و دوستداشتن در دریا شنا کردن...
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی «فهمیدن» و «اندیشیدن» نیست. اما دوستداشتن در اوج معراجش از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین میکند و با خود به قله بلند اشراق میبرد. عشق زیباییهای دلخواه را در معشوق میآفریند و دوستداشتن زیباییهای دلخواه را در «دوست» میبیند و مییابد. عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوستداشتن یک صداقت راستین و صمیمی بیانتها و مطلق. عشق در دریا غرق شدن است و دوستداشتن در دریا شنا کردن...
نظرات
3 روز پیش
آخ آخ دکتر اتفاقا همین چند روز پیش که داشتم جلد اول آتش بدون دود رو میخوندم، نادرخان تو یک صفحه تفاوت عشق و دوست داستن رو نواخته بود خیلی نزدیک بود به مضمونی که دکتر گفته
1
منزویشم 𖧧
3 روز پیش
1