بریده‌ای از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته؛ طرف خانه سوان اثر مهدی سحابی

! Se Mo Ha !

! Se Mo Ha !

1403/9/13

بریدۀ کتاب

صفحۀ 67

... و حتی پیش از آن‌که فکرم، که در آستانه‌ی زمان‌ها و شکل‌ها دودل مانده بود، بتواند با سنجش شرایط جایی را که در آن بودم بازبشناسد، تنم جای تخت، محل درها و چگونگی روشنایی پنجره‌های هر کدام از اتاق‌ها را با فکری که هنگام خوابیدن در سر داشتم و در بیداری بازمی‌یافتم به خاطر می‌آورد. پهلوی خواب‌رفته‌ام، در جستجو برای شناختن جهتی که داشت، خود را مثلاً دراز کشیده در برابر دیواری در یک تخت پرده‌دار مجسم می‌کرد، و من با خود می‌گفتم: "آها، پس با این‌که مادر نیامد به من شب‌خوش بگوید خوابم برد" ...

... و حتی پیش از آن‌که فکرم، که در آستانه‌ی زمان‌ها و شکل‌ها دودل مانده بود، بتواند با سنجش شرایط جایی را که در آن بودم بازبشناسد، تنم جای تخت، محل درها و چگونگی روشنایی پنجره‌های هر کدام از اتاق‌ها را با فکری که هنگام خوابیدن در سر داشتم و در بیداری بازمی‌یافتم به خاطر می‌آورد. پهلوی خواب‌رفته‌ام، در جستجو برای شناختن جهتی که داشت، خود را مثلاً دراز کشیده در برابر دیواری در یک تخت پرده‌دار مجسم می‌کرد، و من با خود می‌گفتم: "آها، پس با این‌که مادر نیامد به من شب‌خوش بگوید خوابم برد" ...

14

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.