بریده‌ای از کتاب شش کلاغ: پادشاهی شیادها اثر لی باردوگو

Lunica

Lunica

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 296

هنوز هم می‌گریست اما هرگز اشک نمی‌ریخت. اشک‌ها فضای خالی درونش را پر کردند و چاه اندوهی درست شد که هر شب خودش را مثل سنگ درون آن غرق می‌کرد.

هنوز هم می‌گریست اما هرگز اشک نمی‌ریخت. اشک‌ها فضای خالی درونش را پر کردند و چاه اندوهی درست شد که هر شب خودش را مثل سنگ درون آن غرق می‌کرد.

55

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.