بریده‌ای از کتاب یکلیا و تنهایی او اثر تقی مدرسی

گل‌سا

گل‌سا

1403/10/22

بریدۀ کتاب

صفحۀ 26

"سنگ‌تراش" را "زبان"، با لفظ می‌ستایید و او از این خشنود بود. ولی کم‌کم "زبان" این را هم فراموش کرده آن‌وقت سنگ‌تراش همان‌طور که مرا با احتیاط می‌پایید مضطرب و قاهر، مرگ را ضامن يادآوری خود قرار داد. چون بشر با تشنگی خو گرفته بود، دیگر پستی نمی‌توانست او را به خاطر‌ها بیاورد.

"سنگ‌تراش" را "زبان"، با لفظ می‌ستایید و او از این خشنود بود. ولی کم‌کم "زبان" این را هم فراموش کرده آن‌وقت سنگ‌تراش همان‌طور که مرا با احتیاط می‌پایید مضطرب و قاهر، مرگ را ضامن يادآوری خود قرار داد. چون بشر با تشنگی خو گرفته بود، دیگر پستی نمی‌توانست او را به خاطر‌ها بیاورد.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.