بریده‌ای از کتاب مثل همه ی عصرها اثر زویا پیرزاد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 71

بیکار شدن را دوست ندارد، بیکار که می‌ماند، فکر می‌کند، فکرهای ناخوشایند، خیال‌های بیهوده، از فکر و خیال می‌ترسد.

بیکار شدن را دوست ندارد، بیکار که می‌ماند، فکر می‌کند، فکرهای ناخوشایند، خیال‌های بیهوده، از فکر و خیال می‌ترسد.

31

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.