بریده‌ای از کتاب اگنس اثر پتر اشتام

کیان

کیان

1402/7/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 55

گفتم:( باشه، تو در ذهن من دوباره متولد میشی. مثل اتنه که در ذهن زئوس دوباره بدنیا اومد، عاقل، زیبا و دست نیافتنی) اگنس گفت:( نمیخوام دست نیافتنی باشم) و لب هایم را بوسید،

گفتم:( باشه، تو در ذهن من دوباره متولد میشی. مثل اتنه که در ذهن زئوس دوباره بدنیا اومد، عاقل، زیبا و دست نیافتنی) اگنس گفت:( نمیخوام دست نیافتنی باشم) و لب هایم را بوسید،

70

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.