بریده‌ای از کتاب یک عاشقانه ی آرام اثر نادر ابراهیمی

Parsa

Parsa

1403/7/12

بریدۀ کتاب

صفحۀ 127

پس انداز، یعنی داشتن. داشتن ، خوشبختی نمی آورد، درست همان طور که نداشتن. ثروت ، آسایش نمی آورد، درست همان طور که فقر. شادی را باید بیرونِ خطه ی داشتن و نداشتن جستجو کرد‌. با وجود این ،شاید بَد نباشد که برای یک مرضِ احتمالی و اسارت در بیمارستان، مبلغی هم پس انداز داشته باشیم. عصر،عصری ست که مردمِ متوسط ،فقط از ترسِ پزشکان ،پس انداز می کنند، و راست است که من نیز به شدت از آنها می ترسم. نه به خاطر خودم که بیشِ عمرم را گذرانده ام، بلکه به خاطر بچه هایی که باید ، زبانم لال ، نیمه جان شان را، مثل سگ به دندان بگیرم و از این بیمارستان به آن بیمارستان بکشم و زار بزنم: دکتر ... به دادَم بِرِس! به دادَم بِرِس! دکتر! بچه ام... همه ی زندگی ام... التماس می کنم...!

پس انداز، یعنی داشتن. داشتن ، خوشبختی نمی آورد، درست همان طور که نداشتن. ثروت ، آسایش نمی آورد، درست همان طور که فقر. شادی را باید بیرونِ خطه ی داشتن و نداشتن جستجو کرد‌. با وجود این ،شاید بَد نباشد که برای یک مرضِ احتمالی و اسارت در بیمارستان، مبلغی هم پس انداز داشته باشیم. عصر،عصری ست که مردمِ متوسط ،فقط از ترسِ پزشکان ،پس انداز می کنند، و راست است که من نیز به شدت از آنها می ترسم. نه به خاطر خودم که بیشِ عمرم را گذرانده ام، بلکه به خاطر بچه هایی که باید ، زبانم لال ، نیمه جان شان را، مثل سگ به دندان بگیرم و از این بیمارستان به آن بیمارستان بکشم و زار بزنم: دکتر ... به دادَم بِرِس! به دادَم بِرِس! دکتر! بچه ام... همه ی زندگی ام... التماس می کنم...!

4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.