بریده‌ای از کتاب کاراوال اثر استفانی گاربر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 345

سایه ی لبخندی لب هایش را از هم باز کرد.<<...نباید بهت نزدیک میشدم...اما واقعا دوست داشتم که موفق بشی...دوست داشتم...>>

سایه ی لبخندی لب هایش را از هم باز کرد.<<...نباید بهت نزدیک میشدم...اما واقعا دوست داشتم که موفق بشی...دوست داشتم...>>

8

1

(0/1000)

نظرات

اخرین حرف های جولیان،قبل از مرگ.

0