بریده‌ای از کتاب ماری کوری اثر حمید روحشاد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 67

ماری و پیر گاهی پس از صرف شام و فراغت از کارهای خانه و خواباندن دخترشان، آخر شب به اتاق کارشان برمی‌گشتند تا با تماشای درخشش ملایم محصولات استخراج شده حاوی رادیومی که در طی این مدت طولانی جمع‌آوری کرده بودند و در قفسه‌ها قرار داده بودند، غرق در لذّت از رسیدن به هدفشان شوند. ماری در خاطراتش این نور را همانند درخشش فرشتگان توصیف کرده است.

ماری و پیر گاهی پس از صرف شام و فراغت از کارهای خانه و خواباندن دخترشان، آخر شب به اتاق کارشان برمی‌گشتند تا با تماشای درخشش ملایم محصولات استخراج شده حاوی رادیومی که در طی این مدت طولانی جمع‌آوری کرده بودند و در قفسه‌ها قرار داده بودند، غرق در لذّت از رسیدن به هدفشان شوند. ماری در خاطراتش این نور را همانند درخشش فرشتگان توصیف کرده است.

18

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.