بریدۀ کتاب
1402/12/24
صفحۀ 400
بسم الله مهم ترین عبرت نهضت مشروطیت، لزوم دشمن شناسی است. بی توجهی سران نهضت به استعمار و نقش آن در انحراف حرکت عدالتخواهانه و قانون خواهانه ملت ایران باعث شد که راه نفوذ عناصر وابسته به استعمار باز شده و عناصر مشکوکی نظیر اردشیرجی سرجاسوس انگلستان، و عضو لژ بیداری، حسینقلی خان نواب فراماسون و از وابستگان و عوامل سرویسهای اطلاعاتی انگلستان، سید حسن تقی زاده، محمدعلی فروغی، حیدرخان عمواوغلی، علیقلی خان سردار اسعد، جعفرقلی خان سردار بهادر و... در بدنه نهضت رسوخ و سرانجام آن را به انحراف بکشانند. انحراف و شکست مشروطیت که صادق ترین هواداران خود را قربانی کرد صحت دیدگاه و دشمن شناسی شریعت خواهان و در راس آنان شیخ شهید را به اثبات می رساند. همین امر از سوی دیگر اشتباه دیگر شریعت خواهان در همکاری با عناصری که هیچ سنخیتی بین آنان و رهبری روحانی نهضت وجود نداشت را ثابت می کند. عبرت دیگر توجه به نقش واسطه ها و توطئه دشمن در ایجاد اختلاف و درگیری بین رهبران نهضت است. عناصر واسطه و نفوذی در بین رهبریت روحانی نهضت با اقدامات زیرکانه خود، منجر به بروز اختلاف و شکاف بین روحانیون شد و آنان به جای حفظ وحدت در بین صفوف خود به جان یکدیگر افتادند و دشمن نیز ابتدا با سکوت و یا همراهی آنان مشروعه طلبان را سرکوب و سپس به سراغ خود آنان آمد. ترور سید عبدالله، سرکوبی ستارخان، انزوای سید محمد طباطبایی، مرگ مشکوک آخوند خراسانی و... همگی حکایت از نقش تخریبی عناصر واسطه در جریان نهضت می باشد.
بسم الله مهم ترین عبرت نهضت مشروطیت، لزوم دشمن شناسی است. بی توجهی سران نهضت به استعمار و نقش آن در انحراف حرکت عدالتخواهانه و قانون خواهانه ملت ایران باعث شد که راه نفوذ عناصر وابسته به استعمار باز شده و عناصر مشکوکی نظیر اردشیرجی سرجاسوس انگلستان، و عضو لژ بیداری، حسینقلی خان نواب فراماسون و از وابستگان و عوامل سرویسهای اطلاعاتی انگلستان، سید حسن تقی زاده، محمدعلی فروغی، حیدرخان عمواوغلی، علیقلی خان سردار اسعد، جعفرقلی خان سردار بهادر و... در بدنه نهضت رسوخ و سرانجام آن را به انحراف بکشانند. انحراف و شکست مشروطیت که صادق ترین هواداران خود را قربانی کرد صحت دیدگاه و دشمن شناسی شریعت خواهان و در راس آنان شیخ شهید را به اثبات می رساند. همین امر از سوی دیگر اشتباه دیگر شریعت خواهان در همکاری با عناصری که هیچ سنخیتی بین آنان و رهبری روحانی نهضت وجود نداشت را ثابت می کند. عبرت دیگر توجه به نقش واسطه ها و توطئه دشمن در ایجاد اختلاف و درگیری بین رهبران نهضت است. عناصر واسطه و نفوذی در بین رهبریت روحانی نهضت با اقدامات زیرکانه خود، منجر به بروز اختلاف و شکاف بین روحانیون شد و آنان به جای حفظ وحدت در بین صفوف خود به جان یکدیگر افتادند و دشمن نیز ابتدا با سکوت و یا همراهی آنان مشروعه طلبان را سرکوب و سپس به سراغ خود آنان آمد. ترور سید عبدالله، سرکوبی ستارخان، انزوای سید محمد طباطبایی، مرگ مشکوک آخوند خراسانی و... همگی حکایت از نقش تخریبی عناصر واسطه در جریان نهضت می باشد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.