بریده‌ای از کتاب نامه به پدر اثر فرانتس کافکا

Raziyh zia

Raziyh zia

1404/6/7

بریدۀ کتاب

صفحۀ 88

تمنا دارم پدر، این حرفها را بد نفهم: اینها جزئیاتی بودند در واقع سر تا پا بی‌اهمیت، ولی برای من وقتی خردکننده می‌شدند که تو، تویی که برای من از هر جهت یک انسان معیار بودی، خودت به‌فرمانهایی که می‌دادی عمل نمی‌کردی.»

تمنا دارم پدر، این حرفها را بد نفهم: اینها جزئیاتی بودند در واقع سر تا پا بی‌اهمیت، ولی برای من وقتی خردکننده می‌شدند که تو، تویی که برای من از هر جهت یک انسان معیار بودی، خودت به‌فرمانهایی که می‌دادی عمل نمی‌کردی.»

66

17

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.