بریده‌ای از کتاب جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی

hotarou

hotarou

1403/12/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 199

عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟ آن چه پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست که نیست. پیدا نیست و حس و می‌شود. می‌شوراند. منقلب می‌کند. به رقص و شلنگ‌اندازی وامی‌دارد. می‌گریاند. می‌چزاند. می‌کوباند و می‌دواند. دیوانه به صحرا!

عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟ آن چه پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست که نیست. پیدا نیست و حس و می‌شود. می‌شوراند. منقلب می‌کند. به رقص و شلنگ‌اندازی وامی‌دارد. می‌گریاند. می‌چزاند. می‌کوباند و می‌دواند. دیوانه به صحرا!

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.